جستجوی واژه در لغتنامه دهخدا
جستجوی معنی واژه بی دود: (تعداد کل: 1)
بی دود
(ص مرکب) (از: بی + دود) که دود ندارد. روشن. دور از تیرگی. || مجازاً، زیبا و دور از هر تیرگی و از هر زشتی :
بدو داد شنگل سپینود را
چو سرو سهی شمع بیدود را.فردوسی.
شمع بیدود و نقش بیداغند.نظامی.
رجوع به دود شود.
- آتش بی دود؛ کنایه از شراب. (از یادداشت...
بدو داد شنگل سپینود را
چو سرو سهی شمع بیدود را.فردوسی.
شمع بیدود و نقش بیداغند.نظامی.
رجوع به دود شود.
- آتش بی دود؛ کنایه از شراب. (از یادداشت...
قافیهیاب برای اندروید
با خرید نسخه اندرویدی قافیهیاب از فروشگاههای زیر از این پروژه حمایت کنید:
نرمافزار فرهنگ عروضی
گنجور
گنجور مجموعهای ارزشمند از سرودهها و سخنرانیهای شاعران پارسیگوی است که به صورت رایگان در اختیار همگان قرار گرفته است. برای مشاهده وبسایت گنجور اینجا کلیک کنید.
دریای سخن
نرمافزار دریای سخن کتابخانهای بزرگ و ارزشمند از اشعار و سخنان شاعران گرانقدر ادب فارسی است که به حضور دوستداران شعر و ادب تقدیم میداریم.